زندگی یعنی: یک سار پرید
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید
سهراب سپهری
نو و آزار گذشته
من و تکرار گذشته
عمریه که من اسیرم
پشت دیوار گذشته
رفتی و تنهاتر از شب
توی شهر قصه موندم
جز تو چیزی ننوشتم
غیر تو چیزی نخوندم
باز است کتاب کهنه درد
غمنامه کوچ تلخ یک مرد
هر واژه کنار یک ستاره
در پاورقی نوشته:برگرد…
تو می روی
تمام حجم کوچه میرود
و من چه بی بهانه ام
برای ماندنی دگر..
من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم!
نکند فرق به حالم
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ساعت 17:13 توسط amir| نظر بدهيد
|